دانلود رایگان رمان مهر و مهتاب

Hi Roman Hi Roman Hi Roman · 1400/04/17 18:07 · خواندن 2 دقیقه

رمان مهر و مهتاب نوشته تکین حمزه لو 

 

ژانر عاشقانه

 

قسمتی از رمان

به تسبیح ظریفی که در دستانم معطل مانده بود، خیره شدم.
زبانم به گفتن هیچ ذکری باز نمی شد.

آهسته سر خود را بالا گرفتم و به دیوار نمازخانه زل زدم.
به غیر از من، کسی آن جا نبود. خوب به اطراف نگاه کردم، انگار همه چیز این جا، منتظر بودند.
دستم را روی موکت سبز رنگی گذاشتم. زیر لب آهسته گفتم:
«خدایا، به بزرگی ات قَسَمَت می دهم…»
نمی دانستم خدا را برای چه قسم می دهم؟ چه می خواستم؟ دوباره دهانم را که خشک شده بود، بستم و به سجده رفتم.
پیشانی ام را روی مهر کوچکی که مقابلم بود گذاشتم، سردِ سرد بود.
گیج و مات بودم. هیچ حرفی نداشتم و ته قلبم می دانستم که خدا آن قدر دانا و بزرگ است که نیازی به گفتن من ندارد، خودش می داند که چه…

 

دانلود رایگان رمان مهر و مهتاب فرمتPDF