دانلود رایگان رمان این مرد امشب میمیرد
رمان این مرد امشب میمیرد نوشته زینب ایلخانی
ژانر عاشقانه و درام و اجتماعی
قسمتی از رمان
اولین پک به سیگارم با لبخندی تلخ آغاز شد … یاد اولین روز آشنایی در پارک … بعدی ها را با مرور تک تک قرار هایمان!آخرین پک هم با لبخندی تلخ تر با بغضی سنگین و قورت داده از یاد آوری حرف آخرش! هر سرگرمی یک روز تموم میشه یک تفریح بود که تموم شد واسه جفتمون! من ٨ ماه تفریح پسرک تازه به دوران رسیده ای بودم که شاید عاشقش نبودم اما همه باور همه تنهایی هایم بود و که راحت با شروع یک تفریح جدید تر من را پس زد.
تمام شد … تمام ته مانده احساسم … همین چند قطره اعتماد و باورم به دنیا و آدمهایش زیر سایه اشکان به لجن تبدیل شد! آخرین پک را زده ام این سیگار تنها یادگاری از پسرک تفریح طلب زندگی ام است اولین بار او سیگار کشیدن را یادم داد و باز دم معرفتش گرم که حداقل یك مسکن برای زخم کا شته اش برایم تعبیه دیده بود ، از جایم بلند شدم ته مانده سیگار را زیر پایم با تمام نفرتم له کردم .
اشکان دفترت را بستم تمام خاطرات و حتی اسمت را … مثل همین سیگار زیر پایم له کردم و تو بغض لعنتی ! خیال درسا شدن نداشته باش! حرام باشد قطره اشکی برای موجودی چون اشکان … سوت زنان کلید را در قفل می چرخانم و این یعنی اعلام حضور برای عمه همیشه خسته و نالان ، وارد خانه که شدم باز مثل همیشه بوی خوب غذا و برق عجیب وسایل خانه ، این زن تنها دلخوشی اش حمالی در این خانه اجاره ایست …