دانلود رایگان رمان یغمای بهار
رمان یغمای بهار نوشته الف.کلانتری
ژانر عاشقانه و اجتماعی و اربابی
قسمتی از رمان
دلارای ایلیاتی با فرار از بند اسارت، خود را به بهشت شانه های مردی رساند که خان بود و سیبی ممنوعه…
صفحه اول رمان :
_ امروز پنجمین خرابکاریه، مراسم چهلم خراب شه دودمان همه رو به باد می دم.
صدای فریادش آن قدر گویا و رسا بود که صدا از هیچ کس در نمی آمد.
معمولاً از زمانی که برگشته بود، صدایش به گوش کسی نمی رسید و ذات کم حرفش با خارج رفتن هم عوض نشده بود.
سر همه پایین بود و کسی آتش گرفتن خرمن گندم را گردن نمی گرفت.
دندان قروچه ای کرد و نفرتش از این ملک و خان بودن را سر آن ها خالی کرد:
_وای به روز کسی که بدونم تموم این خرمن سوزوندنا، زیر سر اونه.